• 8 ماه پیش

  • 335

  • 14:15

هزار و یک شب ۷۰۴ هفتصد و چهارم قصه‌گو شهرزاد‌فتوحی هنر‌و‌زندگی‌شهرزاد

هنر و زندگی شهرزاد
0
توضیحات

همراه‌شو

بنیوش

بنوش

بنوشان

شب هفتصد و چهارم ۷۰۴

حکایت احمد دنف و حسن شومان با دلیله‌ی محتاله و دخترش



او را گرفته به سردابه‌ی تاریک برد و مشتی بر وی زده او را بینداخت. آن‌گاه دست‌و‌پای او را ببستند. دو دندان او را بکشید و داغ بر دو جبین او بنهاد...



این عجوز حیلت‌گری است که ما را در دام افکنده. مغربی دکان فرو‌بست و با ایشان به سوی خانه‌ی والی رفت. با والی گفتند:ما غرامت مال خود از تو می‌خواهیم. والی گفت:در شهر عجوزکان بسیارند، آیا کسی هست که آن عجوز بشناسد؟  



تصویر را تصور کن!

بین‌خط‌های هر خبر و هر داستان را ببین و تصور کن و بشنو

 به روال‌های ناروایی که هنوز از پسِ قرن‌ها برقرار مانده بیندیش

هزار و یک شب

ترجمه‌ی عبداللطیف تسوجی تبریزی

قصّه‌گو #شهرزادفتوحی

 تنظیم #مجتبی_میر‌سمیعی 

باشد که قصّه، چترِ باران غصّه‌ها شود

باشد که قصّه، صدفِ آرامشی باشد

 در دریا‌های توفانی این جهان

هنر و زندگی شهرزاد

در یوتیوب بشنوید

https://www.youtube.com/playlist?list=PLPpgSsdZeHm0DKO5jWxbXXmC-FelHleB0

#هزارویکشب #هزار_و_یک_شب

Shahrzad Art&Life 

@ShahrzadArtandLife 

مشتاق پیشنهاد و نقد و نظر شما هستم:

@ShahrzadFotouhi

🕯️


با صدای
شهرزادفتوحی
هنرو‌زندگی‌شهرزاد
شهرزادقصه‌گو

رده سنی
محتوای تمیز